گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

روزه سکوت

باز یادم رفت که باید کمتر حرف بزنم. دوباره فراموشم شد که هر کسی محرم نیست. اینکه آدم‌ها از خوشبختی ما ناراحت میشن و از عذاب و گلایه‌مندی ما سرخوش. همچنان یادم رفت که همیشه تنهاییم. اینکه خوشبختی قراری‌ست میان من و خودم. دوباره شروع میکنم. هر لحظه سعی میکنم یادم باشه. و این میان صبور باید بود. 

شکیبایی و نماز

از شکیبایى و نماز یارى جویید. و به راستى این [کار] گران است، مگر بر فروتنان.

منبع تصویر و متن: قرآن بلاگ
پی نوشت:
- اینم از آخر و عاقبت رای ندادن به حاجی کیوان :) دیگه آب نداریم ما :(