گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

امید

تمام جامدادی مدرسه را گشتم. نبود. حتی جاپای مدادهای رنگی تم گم شده بودند.

تو امیدم رو ندیدی !؟

پاییز

دلم برای پاییزم تنگ می‌شود. برای تنهایی‌هایش حوالی غروب‌ها