گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

آپدیت تقریبا روزانه در Threads

ممنون که به اینجا سر میزنی. چون به سیستم های وبلاگدهی وطنی زیاد اعتمادی ندارم و اینکه متن نویسی با گوشی واقعا با این سیستم ها سخته، لذا ادامه ی وبلاگ  و آپدیت های اون رو توی Threads  می نویسم. البته اینجا هم هر از چندی پست منتشر میشه.


برای خواندن من روی لینک روبرو تپ یا کلیک کن :::> (  threads.net/@1zarir )

اونقدر قالب و فونت بلاگ اسکای روان و خوب تنظیم شده که هر کاری کردم نتونستم خودم  رو راضی کنم تا برم سراغ وردپرس دات کام. 

وردپرس توی ورژن رایگان از فونت های کاستوم پشتیبانی نمیکنه. خودشم فونت فارسی نداره. و اجازه هم نمیده که با css خودت اضافه کنی . 

سالهاست اینجا می‌نویسم و باز ادامه میدم . به سرم زد برم روی یه هاست رایگان و وردپرسِ خودم رو اونجا راه بندازم و باز دیدم اعتباری به رایگان ها نیست . 

راستی اونقدر عادت کردم به دسکتاپ لینوکس که بعضا به خودم میام و متوجه میشم که چند ماه حتی توی ویندوز لاگین هم نکردم . از بس این لینوکس لعنتی سریع و خوشگله . اوبونتو توی آخرین ورژن چنان فونتِ فارسیِ خوشگلی داره که حتی من دلم نیومد از فونت وزیر استفاده کنم . دوست های صمیمی ای شدیم . من و اوبونتو . اما بلاگ اسکای رو با اجبار و اکراه سر میکنم . 

سه روز بیمار بودم. افتاده بودم توی خونه . آرزو کردم که کاش سالم باشیم و همیشه کار باشه . چقدر سخت گذشت این سه روز. الان خیلی بهترم. باران می‌آید. امروز بعد از بی‌خابی های توامان با تب و درد، میان نشیمن با صدای باران خوابیده بودم.

توی این شب های بیماری جور دیگه ای شده بودم. انگاری که دیگه از مرگ خیلی کمتر می ترسم. گویی خدا رو خیلی نزدیک تر میشه دید.

یک ماه و ۱۲ روز

دارم یاد میگیرم آرام تر باشم. مباحث مالی رو خدا رو شکر بهتر مدیریت میکنم . توی اداره قاعده و‌نظم برای خودم  تعریف کردم و حالم خوب است . صبح ها هنوز دلگیرم و نگران . بیشتر باید از اخبار دور باشم و بیشتر بایست با خودم تنهایی رو تمرین کنم. سعی میکنم کم‌کم به تماس ها پاسخ بدم و زیاد اهمیتی برام نداشته باشن. 

یک ماه و ۱۱ روز

زمستان مبارک. با باد سرد برگ‌ریزش. با برفک روی چمنزارش.  با سکوت خیابان‌های اول صبحش. با تنهایی‌های دلگرم‌کننده‌ش . با شب‌های طولانی و غروب های دوست داشتنی .