گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

و خدا همان تویی . کمی دورتر . کمی صبور‌تر.

شهریور شیراز

و شهریور خرامان خرامان با عطر پاییزش می‌آید . شب‌هایش این روزها نسیمِ خنک هدیه میدهد و مثل اینکه دارد آماده می‌شود که به خواستگاری مهرانه‌ی آذر خانم برود .

شهریور

به شهریور زیبا از ما سلام . به عطر شالی و پرواز سنجاقک .به خنکای سحری ونسیم های ظهرهایش. به بوی جاریِ خدا در هر روزَش. سلام به امید. سلام به زندگی . سلام به دلتنگی های کودکانه برای نخستین روز مهر ماه . سلام به خدا و مهربانی‌اش .

و شکر بابت هر لحظه . برای عطر ناب خلقت‌ . برای لذتِ بودن. برای نفس‌هایم . برای عاشقی و دلدادگی و خواستن و خواسته شدن .

شکر برای ری‌را