گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

سنجاق قفلی

آخرین باری که امیرحافظ یه سنجاق قفلی در دست داشت ۲۴ ساعت قبل بود.
امروز سنجاق کذایی را در دماغ مبارک ایشان یافتیم.  :!:

نظرات 3 + ارسال نظر
حسین (خوابگاه خیابون عبرت ) چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 21:40

راستی یادم رفت بگم بچه من دختره اسمش هم ” ثنا ” هست
حتی فکرشم نکن که بشه عروست

حسین (خوابگاه خیابون عبرت ) چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 21:15

سلام زریر جون
منم تا ۴ شنبه پدر میشم ( البته به صورت نمادین)
با تیکه امیرحافظانه خیلی حال کردم
نامرد سایت عوض میکنی خبر نمیدی؟
خیلی دلم برات تنگ شده یه روز باید بیام ببینمت
بهم ایمیل بزن

سلام بچه ماهشهری!
اینجوری پدر شدن یه جوریه،به دل نمی نشینه.
مگه تو نگفتی که قرار فراموشش کنی؟!!
هروقت خاستی بیا این طرفا.قدمت رو چشم ما.

مهدی چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 21:14 http://my-view.ir/

پدر هم پدرای قدیمی !!!

خب چبکارش کنم. :)
شیطونی این چیزا رو هم داره.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.