۱۴ سال پیش میون کارگاه دانشگاه اینجا رو ثبت کردم . چه عاشقی ها که باهاش داشتم. چه ذوقها که براش داشتم . بارها عنوان عوض کردم . چند بار آدرس تغییر دادم . یه وقتایی از بلاگاسکای بریدم و قهر شدم باهاش...
اما واقعیت اینه که یه بخشی بزرگی از عمر من اینجا نوشته شده .
۱۴ سال نفس کشیدن .
شروع کردم به قالب عوض کردن براش، بعد از مدتی قالب ها رو خودم نوشتم ، کمکم از طراحی وب خوشم اومد و الان شغل حاضرم دقیقا بخاطر اینه که کدنویسی بلدم. خیلی چیزا رو مدیون اینجام .
هر وقت دلم میگرفت اینجا شروع میکردم یه نوشتن. دیگه کم کم به میانسالی رسیدیم .
ممنونم بلاگ اسکای.
بالاخره اینجا هم ۱۰ ساله شد.
توی این ۱۰ سال خیلی چیزا یاد گرفتم.و خیلی چیزها را خدا بهم داد.الان دو تا بچه ی گل دارم.یه شغل شیک و دوستداشتنی دارم.یه زندگی زیبا دارم.
خدایا شکر.
و ممنون از بلاگ اسکای عزیز که الان شده جزیی از زندگی من.
امروز فاطیمای من یکسال است که شده برکت سفره ی زندگی من و هی جور بودن ما چند نفر را میکشد.
قمار عجیبی است زندگی!!
اگر اعتمادت به او باشد از یک دست که بدهی از هزار دست خواهی گرفت.
پ.ن:
- خدایا شکر.