گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

روز ۶

شش  روزی میشه که مسافرم . از خودم به ناکجا . بایستی فراموش‌کار نباشم. باید بدونم که توی این چهل سال زندگی سراسر ناتوانی بودم. دوست ندارم راه‌های پیشین رو باز بسنجم. خواب های نامنظم و‌ نامربوط میبینم. دلم یه زریر پر از شوق ، امید و تلاش میخاد .