گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

امیدهای این روزهای علی

علی پیام داد. از مجتبی پرسید . از اینکه من فردا کجام . روزهای سردی شده براش، اما دلم گرمه. میدونم شدنیِ این کار . میدونم میشه . 

خدایا حواست به تمام امیدی که علی بهت بسته باشه.