گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

روز ۴

حال خوبی دارم. امیدوارم به آینده . صبحی فری‌کنفرانس بودم. دارم کم‌کم ازش لذت میبرم. و باید یادم باشه تنهایی هیچ‌وقت کاری پیش نمیره. و از سمتی باید بپذیرم که همیشه از تنهایی های خودم میترسیدم.سعی میکنم یاد بگیرم زندگی چیزی بیش از این روزمرگی‌های روزانه برای سیر کردن شکم هست. 

و خدایا همه چیز رو به خودت میسپارم.