گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

روز ۲

با علی قولنامه ‌ی اجاره با مستاجر جدید نوشتیم. روحیه ش بهتر شده بود. زندگی همه چیز رو وارونه میپذیره. قبول داشته باشی که درست شده ، پذیرفته باشی که رسیدی و ازش لذت ببری ، اون موقع س که تمام خیر و داشته ی جهان هدیه‌ت میشه. 

با دوست خوبم لینوکس این روزا فیلم میبینم. توی کار اختیارات بیشتری دارم و تصمیم گرفتم همه چیز رو جمع کنم. به نظرم وقتش رسیده که تمام این سال‌ها رو به یه جایی برسونم و برم برای استراحت . شاید استراحت نباشه اما حس میکنم دینم رو به کارم ادا کردم. 

دلم برای آدم هایی که هر روز میدیدم تنگ میشه . خیلی چیزا از این کار آموختم . اما همیشه خدا هست .