کوتاهی کردم و دیر متوجه شدم که پسر می تونه امسال برای سمپاد آزمون بده. ثبت نامش کردم و حوالی ۲ ماه دیگه برگزار میشه. علاقه ش رو که دیدم توی یکی از کلاس های آمادگی ثبت نامش کردم. امشب اولین جلسه رو رفت. کمی ناامید شده بود. آخه با همکلاسی هایی بود که یک سال زودتر از پسر اقدام کرده بودن. گفت تمام تلاشش رو میکنه. و برا من همین متعهدانه تلاش کردن حتی از قبولی توی آزمونش مهم تره. الانی که این پست رو می نویسم داره می خونه. پسر یه جور نابی شبیه خودمه. و خیلی خیلی بهتر از من. دلسوز و دوست داشتنی . یه مرد واقعی که به حرف قولش اهمیت میده. راستی سبزی هایی که چن روز قبل با پسر توی گلدون کاشته بودیم دارن رشد میکنن. کنار اداره توی باغچه ی کوچیکی که ماشین رو اونجا پارک میکنم هم کمی بذر ریحان و جعفری کاشتم. کلی ذوق رشدشون رو دارم. من و پسر بریم برا لالا.