گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

من و ابونتوی دوست داشتنی

یادمه اولین باری که کامپیوتر خریدم یه ویندوز xp نصب بود. سه روز نگذشت که یه لینوکس دبیان با هزار بدبختی دانلود کردم و نصب کردم. اون موقع ها سال 84 واقعا راه اندازی لینوکس برای سیستم های شخصی کار خیلی سختی بود. حتی به آهنگ ساده هم نمی تونستی پخش کنی. مدتی با دبیان بودم و از بس اذیت شدم باز برگشتم روی ویندوز. سالها بعدتر مجددا برگشت باز روی دبیان و اما این بار روی توزیع خاص و ساده و بسیار زیبای اوبونتو. یک سالی روی لپ تاپ فقط اوبونتو داشتم . کارای طراحی سایت و ادیت تصاویر و همه  رو با همون اوبونتو انجام میدادم اما خب سیستم من خیلی قدیمی بود. بعد تر ورژن سبک تر لوبونتو رو نصب کردم و نهایتا لپ تاپ جدید گرفتم. همینی که الان دارم باهاش این پست رو می نویسم. روی لپ تاپ جدید ویندوز اوریجینال 11 داشتم. یه سیستم تقریبا به به روز با رم و cpu بالا و هارد ssd. بعد از مدتی باز برگشتم روی اوبونتو. سیستم رو دوآل بوت کردم و هر دو سیستم عامل رو کنار هم دارم. و واااای از زیبایی، روان بودن و سرعت اوبونتوی 22.04 .راستش اصلا سراغ ویندوز نمی رم. تقریبا برای هر برنامه ی ویندوزی معادل رایگان و بسیار قدرتمند لینوکسی هم وجود داره. فونت های فارسی بخوبی روی این سیستم عامل نصب میشه و اگه کمی تجربه کار قبلی باهاش داسته باشید می تونید تبدیلش کنید به یکی از زیباترین ها. اونقدر سریع و جذابه که راستش داشتنش و کار کردن باهاش بهم حس خیلی خوبی میده. و اما یادگرفتم که همیشه دنبال علاقه‌مندی‌هام باشم. سعی کردم جوگیر نباشم و آنی تصمیم نگیرم و مهم‌ترین چیز توی زندگی ثابت‌قدم بودن و تلاش هوشمندانه داشتن هستش. خدا رو شکر میکنم برا وضعیت الانم. راه سختی رو اومدم اما می ارزه به تمام سختی‌هایی که کشیدم.بحثم الان لینوکس اوبونتو نیست. حرفم اینه که زریر همیشه برای علاقه‌مندی‌هاش جنگیده،تلاش کرده و همیشه خدا دوست‌ترم داشته.

آخر تمام تلاش ها مطمٔنا آرامش درون و حس خوشبختی خواهد بود.