گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

امیدهای ناامید

خدایا همیشه گفته‌ام‌ات که مرا هزاران بار بکش اما امیدم را نه .

چقدر وقتی ذوقی میان دلم سرد می شود میمیرم .

دلم می‌ترکد .

می‌شود کودک بهانه گیر.