گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

کاش

تمام اطرافم را گشتم تا شاید مقصر حال این روزهام رو پیدا کنم.مقصر داستان حتما خودم باید باشم.من همون وقتایی که هی دلم بیخود برا هر شادی یی می لرزید باید می فهمیدم که یه جای کار داره میلنگه.دیشب تا دیر وقت بیدار بودم.همه ش اینجور بود که یه کسی که باید الان نیست.
پی نوشت:
 - کاش منم نبودم.
- حالم از خودم بهم می خوره.