گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

صبحانه کم خورده بودم. خیر سرم مثلا رژیم باشم. با بچه‌ها رفتیم بیرون. حوالی ظهر آب انار بستنی خریدیم. تمام لذت گردش امروز صبح رو  ازم گرفت. فشارم افتاد. از خودم بدم میاد.