گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

این فرهنگ مزخرف تو ست


یه مدت پیش یکی از دوستان از طریق یکی از لینک هایی که من یادم رفته بود بردارمش اومده بود و این دیدگاه عاقلانه رو ثبت کرده بود:
narahat nashi baradar haaaaaa
vali vaghan pesaret zeshteeeeee\
cheghadam dehatye
yani midoni ein dore zamone .....
man mondam ein lebasaye dehaty
vala ya axsat male bachegi khodete
ya khoda eishala
ye poli ham be shooma bede:)
راستش من اگه حتی بخام به شما یه خفه شوی ناقابل هم بگم چه از نظر اخلاقی و چه از دیدگاه منطقی نباید قبلش عذزخواهی کنم و بگم "ناراحت نشید برادر".
اینکه من یه دهاتی ام هیچ شک و تردیدی برای اثباتش وجود نداره،چون ساکن یه روستا و یا به قول شما با فرهنگ های تهرانی یه دهات هستم.اما خب من اگه بخام بر فرض از وجنات خواهر گرامی شما یا خود گرامی شما هم توصیفاتی داشته باشم مثل یه دهاتی دقیق آدرس میدم تا خدای ناکرده اون ادب تهرانی شما خدشه دار نشه.(تا اینجای بحث را متوجه عرایض بنده هستید که؟ :)   (.
خب من اگه میخاستم نظر شما رو درمورد خودم وزندگیم بدونم،مطمئنا اون نظر محترم رو فعال میذاشتم.
در مورد لباس ها فکر نکنم مجبور باشم به شما گزارش مالی بدم.و بازم فکر کنم  شاید حرفاتون رو اینجور معنی کنیم که شما مشتری پروپاقرص پاساژ مریم هستین.اما بنده هنوز اونقدرها یه جاهام یه جوری نشده تا به اسم کلاس و مد (و کاش کیفیت) چوبی به این کلفتی نثارم کنن. :) (البته به ظرفیت آدما بستگی داره،فکر کنم چوب خور شما حرف نداره)
و اما بابت کمی تند بودنم عذرخواهی می کنم.اگه آدرس داده بودید شاید مجبور نیودم اینجا جواب بدم.(آخه مصر بودید که جواب بگیرید)
پ.ن:اینجا هیچ نظر،دیدگاه و لطفی فیلتر و سانسور نمیشه.اما جواب خواهد داشت.شعور داشته باشیم.
پ.ن2:این پست مخاطب خاص دارد.
پ.ن3:قالب وبلاگ پسرک تغییر داده شد.(البته قالب مشتری است،برای اظهار نظر آپ شد)