گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

هوس

خیلی وقتا تمام انسانیتمون خلاصه میشه توی [این]


پ.ن:خدایا شب های زیادی بوده که فقط من بودم و من و من!

به نظرت وقتش نیس تو هم باشی.بی درد.بی ترس؟(میفهمی که چی میگم؟)