روزهای زندگی میدوند و میروند.و من اینجایم...
اینجایم تا بفهم بودنِ آبگیر کوچک خیال را.
اما هستند دلهره هایی که فقط می آیند تا جوهر وجودمان را جلا دهند و من گاهی میترسم.
میترسم چون ایمانش را ندارم شاید،من شک میکنم گاهی.
همه را با ترازوی کوچک کم بینی ام میسنجم و این،بیراهه های کم طاقتی ام را می سازد.
من شاکر شب های امیرحافظی ام.من یاد خواهم گرفت لذت نفسهای بی ریایی را.
روزهای زندگی،همه سرشارند از امید.از اینکه من هستم و شاکرم.
من میدوم و میدوم و میدوم.من لیاقتم به اندازه ی ایمانم به خود است.
و باز فلسفه ی سنجش و زخم های بی طاقتی.
اون قسمت تنظیمانت واسم غیر فعاله تقصیر من نیست بعدشم درست نیست آذدم اولین بار جائی بره و اینقدر تند و بد نظر بده
قصد جسارت نداشتم.
عذر میخوام.
بنام خدا
سلام و درود بر شما ...
ممنون که تشریف آوردین و سرزدین ...
قدم شما بر چشم بنده ... هروقت امر بفرمائین،سراپا در خدمتم که میزبان تون باشم ... اینجا چهار فصلش زیباست و مطمئن باشین بهتون خوش میگذره ...
سلام
ایشالا که همیشه دلتون شاد باشه و تنتون سالم.
راسش فتوبلاگ چندتا از دوستان رو هم دیدم بیشتر قند تو دلم آب شد.
تا ببینیم خدا چی بخواد.
دست شما هم درد نکنه برا این اهمیتی که به طبیعت میدید.
قبلی منم...
فهمیدم
سپاس بابت تبریک...
خواهش می کنم
سلام مهندس
به خدا ازت خوشم میاد
نه خدا وکیلی خوشم اومد
اولش فکر کردم از همون دختر یا پسراییی هستی که خودت توضیح دادی مثلاً کافه و اینا دیگه
میگیری که چی میگم؟
واسه همین برخورد بدی داشتم
شرمنده
اینجور برخوردها از من طبیعیه بهش میگم سنگ محک!
گرچه کمی بی ادبانه است
بگذریم
بعد که دی سی شدم کل مطالبت رو خوندم فهمیدم نه بابا من و شما خیلی شبیه هم هستیم البته بنده کوچیک شمام
از ما به دل نگیر رفیق!
مهندس هم خودتی
Never Mind
سلام گل پسر . پسرتم مثل خودت گل پسری بود ها . باز هم بهت سر میزنم اما حالا برم تا شب باقیه . یلداتون خوش
سلام.آرامش شبهای تهرانی.خوبی پسر؟
یادم میگفتی که نباید به لرزیدن عادت کرد!!
در مورد ما لطف داری و همیشه ام داشتی.
ایشالا سهم تو هم ...
سال و روزت خوش
زریر جان خودت رو ناراحت نکن
جواب ابلهان خاموشیست.
شاید کسی دلیلی داشته باشه.
یلدات مبارک رفیق...
نظرت مهم نیست
دوستی تو مهم نیست
اینکه نوشته ای رو دوست داشته باشی مهم نیست!
باید یاد بگیری چه جوری بنویسی
دوست عزیز شما خیلی ریزی!
نوشته هاتو یه دستی بهش بکش
اینکه من میگم خوشم اومد مهم نیست!
باید خودت نوشته خودت رو بپسندی و نه هیچکس دیگه
آدمها یا برای خودشون مینویسن یا برای یکی دیگه
اونایی که برای خودشون مینویسن (مثل من) نه دغدغه دارن ، نه اعصاب خوردی
اونایی که برای یکی دیگه مینویسن
بهتره هیچی نگم
آنکس که نداند و نداند که نداند ...
لینکمو پاک کن
"نظرت مهم نیست!"،"دوستی تو مهم نیست"،"باید یاد بگیری چجوری بنویسی"
! ! !
من (زریر) یه پسرک ترک زبان قشقایی ام که یه پسر کوچولوی با هوشم دارم.
من از روز اول زریر بودم.اینجا هم زریرم.من با وجودی که پدر امیرحافظم بازم زریرم.
هنوز نذاشتم کسی مهندس صدام کنه،چون زریرم.چون خدا را شکر که من اینم.من خوشبختم و شاید گاهی بی پول.اما مهم نیست،من همیشه خوشبختم.
اوائل که تنم به تن این شهری ها خورده بود مدام داد می زدم و از مرگ و ناامیدی و عشق سوخته و پیاده رو و کافی شاپ و نکبت های دیگه ای مینوشتم که الانم اونا دارن باز مینویسن.
اما باز زریر موندم.ساده ی ساده ی ساده ی.حالا بذار خیلی ها همش بلغور کنن که...
من سعی میکنم به اندازه ی فهم ها باشم.اما گاهی ها هم می شود که پیمانه ام قات می زند.
من زریرم.ساده ای که قول میدهد و مثل مرد می ایستد.
من زریرم،گشنه ای که شاکر خدای کوچیک مزرعه اش هست.
و شرمنده.
شرمنده که باعث این انحراف شدم که اومدم گدایی دوستی شما،شرمنده که فکر کردید اومدم تا بهم اعتبار . آمار و لینک بدید.
شرمنده که دوست یا همکار صداتون کردم "مهندس".
چشم لینکتون رو پاک میکنم.بذار لینکتون بره تا چهار دیواری صادق هدایت رو پیدا کنه.
من زریرم.کسی که هنوز زنده ست به بوی اطهر چادر مادر و گندمک های مزرعه.
من زریرم،کسی که همیشه برا خودش مینویسه و برا خودش زندگی میکنه.
گاهی ها،همون گاهی های معروف،منم گم میشم میون رنگ و نکبت.
اما باز خدا را شکر که موذن سحری من "قیزیل قوردوم،شر اغلومدیر".
من زریرم و همین.
معذرت و خداحافظ مهندس.
خوشم اومد
خوشحالم که می پسندی مهندس.
منم کم و بیش تو کار طراحی وب هستم.
ایشالا بیشتر با هم کار داریم :)
سلام
بله ما هم اومدیم
داداشی این همه وایسادی نگاه کردی که زندگی بدوه،یادگرفتی بودنو،حالا که مسیر رو پیدا کردی پس پا به پاش بدو،بترس تا ایمانش رو پیدا کنی تا روشن کنه راهتو،پس بازم بدو
خوشحالم روزهای زندگیت به خانواده سبز تبدیل شده
همین
آخرش هم به یاردان و زن داداش سلام برسون
گاهی میمونم که الان راستم یا اون وقتا،
وقتایی میشه که داد میزنم و بد و بیراه میگم،
من باز قات میزنم و هی شعار میدم.
تو چی؟نمیای بازی؟
دوست خوبم سر فرصت میام میخونمت...
سلام خوش بحالت تو همیشه خوب میدونستی کجای و از زندگی چی میخوایی تو اگه به خودت نه تو به هیچکی دروغ نمیگی چه برسه به خودت خیلی دلم می خواد یه جای خلوت پیدا کنیم خیلی چیزا رو دلم مونده جای خلوت هست ولی من .............
جای خلوت بین کاسه ی سرته،اما فقط دروغ میگیم.
سلام دوست من
خوبی
؟
ممنون که سر زدی
یادش بخیر روزای خوبی تو جهرم داشتیما
نه؟
کجایی چیکار میکنی؟
ولی من هیچ وقت یاد نمیگیرم ..
من هیچ وقت به این میدونم ها نمیرسم .. : (
کاری نداره که.تو هم مثل من هی به خودت دروغ بگو،همین :)
بابت اون همه محبت سپاس گذارم...
خواهش میکنم.
لینک شدید.
U Too . . .
همه از این دلهره ها سراغشان میاید
نمیدانم....
شاید چون همیشه با من ست فکر میکنم همه دارن
منم بیش از گاهی سراغم را میگیرد
میگی نه؟
عکس جدیدم با موهای سفید و کاظم ای رو ببین
نمیدانم.شاید.راسی چند سال میشه که ندیدمت؟
ناملد یه عکس آپ یا میل کن ببینم شاید راس گفته باشی!!!
احمدی نژاد
پسرگل،انتخابات دو سال پیش بود!!
شاید سخت است فهم اینکه گاهی دلمان باید بگیرد !
گاهی باید زمین خورد
تاشاید درد پایمان یادمان بیندازد که سررا به سویش بچرخانیم
شاید بفهمیم که او هم در یک قدمیست
انگارفقط فراموش کرده ایم..
که پاییز هم هست
نمیدانم ...شایدم پاییزمان همیشگی ست!!!
اما نباید این گاهی ، بشود همیشه.