گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

خصلت زشتیست عادت

شکردانه های زندگی را خو میگیریم،
چه خصلت زشتیست عادت!!
به تمام نداشته هایمان،به داشته هایی که روزگاری همه آرزو بودند،به نیت آب رفته ی خود،
به نرگس معطر گوشه ی حیاط دل،به چکه های نرم کتری روی چراغ نفتی،به گلیم هایی که هر نقشش شبی ست،
به خود،به کودکی،به گریه های نیمه شب.فقط عادت میکنیم.
حسرت های هر روز کودکی یادم میرود گاهی.من چه احمق می شوم.
می خندم به خود،به دروغ هایی که کم کم قلقلکم میدهد.
میروم برای تجربه هایی که می دانم ناکجاآباد زندگی اند و بی فهمی را نثارم می کنند.
و باز خریت می کنم.
خریتی مثل خنده،مثل سوالهایی که میدانی هیچ نیست جز فراموشی حرمت ها.
شکر برای این همه شکردانه.برای بذر پاشی پاییزی.برای بوی خیس خاک مزرعه.برای دل کوچکمان که گاهی میگیرد.
خب میگیرد دلمان دیگر.
برای لغزشی که بوی مرداب دارد،بدون نیلوفرش.
شکر که هستیم.شکر که گاهی حتی خر هم می شویم.

نظرات 2 + ارسال نظر
Alone دوشنبه 16 آبان 1390 ساعت 18:07 http://www.sevdah.blogfa.com

حذفش نکردم
‏‎:-)‎

فهمیدم.
فکر نکنی این بلاگفا مالی هستشا.نه اصلا
ما هم به زودی امکان تغییر آدرس میذاریم

Alone یکشنبه 15 آبان 1390 ساعت 18:10 http://www.tannazfasa.blogfa.com

آخی داداشی و چه تلخ است قصه ی عادت...
و چه آرزوی محالیست زیستن

دیوووووووونه!چرا وبلاگت رو پاک کردی؟!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.