گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

نوبهار دلم

“به داد دل ای قرار دلم ،نوبهار دلم،میرسی پس کی؟” 

 

یه وقتایی  خنده های مزه دار تابستونه،یه وقتایی بچه گی من و بچه بازی،یه وقتایی بوی اجاق رب گوجه گیری،
اما وقتایی همه چیز روقاتی کردیم. وقتایی نگاه های طعنه دار،خنده های زورکی ،سلام های از سر اجبار.
وقتایی زندگی هامون میشه خود بزرگ بودن،خود بزرگ کردن.حتی برا سطل زباله بیشتر از خودمون زندگی میکنیم.
هر روز صبح جلو آینه تمرین.تمرین اینکه زندگی جز پولش مابقی حرف مفت آدم دیروزی هاست.تمرین اینکه خنده ی مصنوعی ما از کدام نیمرخ طبیعی ست.تمرین صورت زیبا با هر چی بوی مزخرف که میگیم عطر و ادکلن.تمرین قسم های دروغی که با اسم مصلحتی باید امروز بخوریم.
تو دلمون میمونه حسرت صد متر دوچرخه سواری،تو دلمون میمونه خنده های بلند، سرکوچه و توپ پرسی،شرط بندی های عجیب...
اما قصه های پری کوچولو فقط یه وقتایی ست!
نمی ارزه به خدا.یه نگاهم بالا بندازیم.هنوزم ستاره ها چشمک میزنن.چند ساله که ستاره ندیدی؟!!

نظرات 3 + ارسال نظر
مینا سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 16:59 http://www.tabassom-16.blogsky.com

سلام
چقده حرف دل منم بوود........

بعضیا چهارشنبه 16 شهریور 1390 ساعت 23:15

نه خوبه بعضی وقتا سر عقل میای هنوز

برزو جمعه 11 شهریور 1390 ساعت 18:48 http://www.borzoo.blogfa.com

سلام دوست من بسیار وبلاگ دیدنی داری

جدی؟!!!
چاخان نکن!!!!!!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.