گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

زمستانه

نیزار خشک زمستانیم را اینروزها ندارم خدا

نظرات 2 + ارسال نظر
برزو دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 12:04

این که دیگه زمستون نیست!
خدا هم مسخره مون کرده

مموتی یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 12:00

زندگی شاید همین باشد ...
خیلی رجز می خونده واسه زندگی ....
تو هم که ریدییی!
فردا پای دو تا بچه هم که وسط بیاد همینم آپ نمی کنی ....

میگذارم پای کوررنگی حاصل از . . .
روزی میفهمی که خیلی چیزها را نوشته ام

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.