گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

خوش آمدی محمد

لیاقتم را گم کرده ام،شاید توی جنگل های گیلان.شاید با "باز باران" با گریه.

اختیارم شده خم شدن هایی که اگر فراموش شوند . . .

خدا را شکر.

صدای یار می آید.می گویندش بخوان.خود را، خدا را،انسانیت را،من را،من را،من را

و باز هم من را.

همیشه اینجا روی میز کامپیوترم نشسته و نگاهش،گویی می خواند."باز باران با ترانه".

و من گاهی خسته از انتظار باران.اصلا خسته از انتظار.من و فراموشی.

راستی چرا ما فکر می کنیم دنیا همان "زمین" ما است و آخر ندارد آن هم فقط به این دلیل

که گرد است.

چشم های پروانه ی جنگل کارا هم گرد است(همان که عشق را بچه گانه در چوبین یادمان می داد).

حاشیه چیست؟بودن؟ شهوت پرواز؟ سفره ی بی نان خانه ی ما؟ اصلا شاید خود ما؟

و محمد آمد.زیبا از هر چه که ما نداشتیم و من هنوز هم ندارم.

و دوستانی که با شکم های پر از سوسیس مخصوص چه کودکانه "محمد" صدایش می کنن.

آنها هم او را ساحره می گویند.

باز دارد نگاهم می کند و سامی می خواند.

راستی کمالی که با سیلی خوردن آید را چه سود.

گاهی (مثل الان) چقدر دلم می سوزد به حال خودم.

من هنوزم می گردم لیاقتم را،ستاره ی درخشان را، بوی خاک نم خورده را،محمد(ص) را،

کودکی ام را،ماندنم را و احساسی را که نمی داند شبنم چه شور است.

چه حس زشتیست حقارت و تن دادن به . . .

و تنها "خوش آمدی محمد".

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 12 مرداد 1387 ساعت 17:22

که اینطور

بههههههههههههههههههههههههههههههههله

ش.ز. فاتح پنج‌شنبه 10 مرداد 1387 ساعت 10:44

راستی خوب متن هنری . ادبی مرا پیچوندی ها ! هر چه می خوای چونه بزن . چوبین . برونکا و پروانه هم که بیایند من باز هم می گویم دنیا گرد است . ابتدا و انتها ندارد . تازه هیچ کس هم نمی رسد ...
البته اگر تمدن جهانی ما را آخر دنیا در نظر بگیری حاضرم یک جورایی کوتاه بیام ...
راستی من سرانجام فاتح شدم و توانستم نظر گرانبار خودم را ثبت کنم ...این یک معجزه نیست !
مطلب بعدی وبلاگ زنگنه . به انتظار مطلب بعدی شماست ...

ش.ز پنج‌شنبه 10 مرداد 1387 ساعت 10:35

موهبتی است زیستن . آری و فاتح شدن در ثبت یک نظر ...
میدونم شاکی هستی چرا کم پیدام ولی استراحت بعد از امتحانات . حضور در جمع فرهیختگانی که می خواهند سیستم دنیا را تغییر دهند . سیستم بی خود بلاگ اسکای در عدم امکان نظرات و ... البته دلخوشی ها هم کم نیست مثلآ همین محمد ...
راستی پیشاپیبش اعیاد در راه . گذشته و اینده را می تبریکم و ماه رمضان خوبی برایت ارزومندم ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.