گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

به شکوه ایلم قشقایی

بهاریست مانده به راه و آسمانی که برای گریستن خجالتی شده.


و یک ایل. اما نمی بینمش. کو زنانش،من برنو می خواهم.


من ایمان می خواهم، من زندگی می خواهم. و چشم هایم چون بهار مانده اند به راه.


ایل من گم شده است. من پی هر صدای زنگوله ای . من صدای تیر می شنوم.


من دلم می گیرد. ایلم را خواهانم و می گردم در پی اش.


آنجا پشت چراغ قرمز نه شاید الان مولتی ویژن پخشش می کند.


شهر شلوغ است کمکم میکنی؟


ملاصدرا،سینما سعدی، بلوار چمران، چهارراه زند، حافظیه، هتل پارس،


ستار خان، همه را گشتم نبود.


تو پاساژها را بگرد. راستی باغ مهر و تولد(!) دوباره هنوز مانده اند.


دختر ایل


ایلم ، جانم


نفسهایمان تو را می شمارند.


درد بی غیرتی خردمان میکند


.مردانت همه غیرت تریاکی دارند.


و زنانت. زیبایانت، عروسانت، عزرائیل سکوت دشتانت، خیابان ها را اندام می نمایند.



ایلم، گلم


نیستی و کودکانت را ضایعات، نان شب شده.


جوانانت کوچه نشین های خوبی شده اند. دیگر عباس(س) تو را بیمه ی دانایی آمده.


امارت های سیاه پوش دشتانت، حاشیه شهر ها، بی آب ، بی گاز و حتی آدمی را آرزویت.



ایلم، رویایم


عاشقان جشن هایت، چشم ها را می چرانند.


و مسافر کش های نیت خیر گشته اند. راستی ناموسشان الان کجاست؟


وای داشت یادم می رفت، زبانت، سرودت همه رفته اند از یاد و زمان.



ایلم، دلم


تو نترس، من هنوز می گردم چیز هایی یافته ام.


این بار جنوب را می گردم، حاشیه ها را. مگر نمی خواستند ساکنت کنند.


کتس بس، کرونی، بنی هاشمی، شیخ علی چوپان،ده پیاله،کشن. چیز ها اینجاست.


و تو نیز هستی. نه شاید تو نباشی.غیرتی نمی بینم، ناموسی نیست،


همسایه را کس نمی شناسد.


دختر خاله را نامحرم می دانند. اینجا خواهر ها چه کم اند.


تویی آیا؟


این بودن نیست.این ماندن نیست.


خود کی می آیی؟ حیاط خانه را اجاق کنده ایم و به آن قسم می خوریم.


دیوارهایمان را بوی نم چادرانت می دهیم. عباست بیمه گر است.


ما گاهی حرف هم می زنیم.( هارا گدمیشنگ سن؟)


می آیی؟

نظرات 14 + ارسال نظر
اسماعیل موسی لو شنبه 10 فروردین 1387 ساعت 22:30 http://www.mosalo.blogfa.com

وحـدت یئلـی بیــر اسیـدی ائللره
گئنـه سـونـام دولانـایـدی گــؤللـره

شیدا بولبول بیـر قـونـایـدی گـوللره
یـاز اؤلـوب چـؤللره جئیـران گله ایدی

ناکس تدبیـریـدی تقـدیـر ده گیلـدی
لاچیـن لــر لایقـی زنجیـر ده گیلدی

کـوراوغلـویـا اؤلوم تدبیـر ده گیلـدی
چنلی بئلـدن یل ائیـوز خـان گله ایدی

کوروش دوشنبه 13 اسفند 1386 ساعت 11:56 http://lovemeans.blogsky.com

سلام
سلام بر غیرت مردانه تو
بدان و باور داشته باش ایل بزرگ قشقایی تو هستی.
پس تا هستی ایل هست.
پس باش. قشقایی باش. ولی قشقایی باش!

فرداد پنج‌شنبه 9 اسفند 1386 ساعت 08:09 http://fardaad.blogfa.com

سلام پست زیبائی بود

الیاد فروزان چهارشنبه 8 اسفند 1386 ساعت 08:15 http://since1989.blogsky.com

ایمیل هاتو چک کن.
choobinv@gmail.com
به این ایمیل برات دعوت نامه می فرستم.

الیاد فروزان چهارشنبه 8 اسفند 1386 ساعت 07:31 http://since1989.blogsky.com

حق داری ... ما هم همه گرفتاریم. می دونم!!!
حالا خوبی؟

پیشنهادم یه وبلاگ گروهی بود که متن پیشنهاد رو دیگه پاک کردم.
این آدرس:
dramatic.blogsky.com
میای؟؟؟؟
اگه موافقی بگو برات دعوت نامه بفرستم.

لیلا سه‌شنبه 7 اسفند 1386 ساعت 17:31

سلام بر تو
سلام بر ایل تو
سلام بر ایل بزرگ قشقایی

حسین سه‌شنبه 7 اسفند 1386 ساعت 16:01

الله ورسیم آغشام ایلده قنش قزه

تشباد سه‌شنبه 7 اسفند 1386 ساعت 03:12 http://www.tashbad.blogfa.com


ما را به کجا خواهند بر د
بادهای حوادث
فراموشی ؟ !
یا آگاهی ؟ !

شمیم یکشنبه 5 اسفند 1386 ساعت 07:32 http://shamim-26.blogsky.com


سلام دوست شیرازی !
تو این یکسال ونیمی که توی شیراز زندگی میکنم چیزی از قشقایی ها و اداب و رسومشون نشنیدم .فقط چند نا اسم . ولی تا جایی که میدونستیم ایلیاتی ها مردانی غیور و شجاع بوده اند که خب دیگه کسی برای این جور چیزها تره هم خورد نمیکنه . به قول خودت پولها را بشمار.

سجاد پنج‌شنبه 2 اسفند 1386 ساعت 11:54 http://www.mixa2007.blogfa.com

سلام به کتس بس
سلام به کرونی
سلام به کوچه صفا
سلام به کوچه چلسی

de sueños پنج‌شنبه 2 اسفند 1386 ساعت 10:04 http://since1989.blogsky.com

یه پیشنهاد دارم ... تو وبلاگم نوشتم!!! بخونی ممنون میشم.

من رو شما حساب ویژه باز کردم

شوریده چهارشنبه 1 اسفند 1386 ساعت 17:42 http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام نام اوست

ما زنده به انیم که ارام نگیریم
موجیم که اسودگی ما عدم ماست

موفق باشید......شوریده

تشباد سه‌شنبه 30 بهمن 1386 ساعت 19:48 http://www.tashbad.blogfa.com

آری
وطن از اینجا شروع می شود از دریای همیشه فارس و تا بیکران دشت سر سبز ایلت ادامه دارد و جای جای این سرزمین رنگارنگ سبز و خشک
چه بسیار کودکانی که شاخه گلی را به آرزوی مهربانی تقدیم می دارند

سجاد سه‌شنبه 30 بهمن 1386 ساعت 10:51 http://www.mixa2007.blogfa.com

سلام
به شکوه روستایم زنگنه
زنگنه ام جانم
زنگنه ام رویایم
رویایم دلم
( هارا گدمیشنگ سن؟)=( هارا گدیری سن؟)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.