گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

تبریک به یه دوست

امروز رو به نظر می رسه، شاید، آره، حتما، بهش می گم.


گذشته از شوخی امروزی که داریم آخرین ساعتهاش رو نفس می کشیم تولد کسی بوده که خیلی وقت ها برا داشتن دلی مثل دل اون حسرت خور بودم.


کسی که فقط با لبخند هاش هست که می تونم تصورش کنم، اصلا همین لبخند هاست که کاملش می کنن.


بهترین مسئول کارگاهی که تا حالا داشتیم. با مرامترین جهرمی که وقتی از دلت می خوایی بگی از خجالت صورتت گل می اندازه نه از ترس.


من هنوزم اون جمله اش رو یادمه :«-شماها نماز ظهر خوندین. آی نامردا !!!!»


جمله ای که به نظر من طوری با حسرت گفته شد که از خودم بدم اومد و من موندم یه عالمه حس غبطه.


امروز تولد محمد جهان بخش گل، کوچولو ترین دوست دانشگاهی منه.(البته همه باید بدونن که تا آدما کوچولو نشن دلاشون


بزرگ نمی شه، خب).


خیلی وقتا دلم خواسته از خیلی چیزا بپرسم و بگم اما خوب که نگاه میکنم میبینم آدم خوبه هایی داره که من . . . نمی دونم.


خب حالا تولد این آدم خوبه ی دوم هستش. و من چی دارم که بهش بدم جز چند کیلو فضای قرضی بلاگ اسکای.


سخته بخوای اونی باشی که نیستی و اونم نمی تونست اونی باشه که بعضی وقتا تظاهر میکرد، آخه می دونین دل های بزرگ رو خیلی سخت می شه قایمش کرد.


همیشه میگفتم وقتی نبودی و دلی آخ گفت بدون زندگیت ارزش نفس کشیدن داره و من فکر میکنم زندگی آقا محمد ما خیلی با ارزشه.


من شاید بلد نباشم مثل آدم خوبه (که الان دلش تو کاشانه) حرف بزنم اما دوست دارم همیدیگرو دوست بدونیم تا ابد.


تولدت مبارک.تقدیم به دوست گلم

نظرات 10 + ارسال نظر
شاید یک دوست ...! جمعه 17 اسفند 1386 ساعت 21:05

شاید حال که دارم مینویسم ، دیر مینویسم ، اما مینویسم ،مینویسم ولی نه با دستانم ، نه با قلبم خودم ، بلکه از قلب او برایت می نویسم.
نمی دانم که چه کسی معنای عشق را می فهمد یا چگونه می توان کسی را پیدا کرد که عاشق باشد ، اصلا عاشقی برای کیست ؟ اصلا چرا عاشقی ؟
شاید داریم زیاد دنبالش میگردیم شاید او، همانی باشد که تا دیروز یک دوست بود ، مگه یه دوست نمی تونه عاشق باشه؟
می دونی شاید یه عاشق خوب یه دوست واقعیه ؟
شاید زمونه داره ما را عاشق خودش می کنه ، داره ما را با خودش می بره ، ولی کجا ؟
تا کی قراره ما را دنبال خودش بکشونه ، قراره برای کی و برای چی ما را در این حباب معلق قرار بده ؟
قرار تا کی سرگردون باشیم ، سرگردون خودمون ، وجودمون و احساساتمون ؟
بیا خودمون باشیم و با اونی که دوسش داریم دوست بشیم . یک عاشق دوست داشتنی !
کلام آخر: خوشحالم که لایق ترین ها ،لایق ترین زندگی را در کنار لایق ترین عشق ها آغاز میکنند.
محمد جان همیشه عاشق باشی ، عاشق ...

Error شنبه 20 بهمن 1386 ساعت 15:17

kooooft adam bade
mimordi in hame bache bache nemikardi
bebin jenabe zarir sooje dadi daste doshman

آدم خوبه! شنبه 20 بهمن 1386 ساعت 11:17

راستی بچه جون حواست باشه اینا دارن هندونه میذارن زیر بغلت!
ببین حرف دلشون چیه بچه جون.
احتمالا یه چیزی میخوان وگرنه این بچه که اینهمه تعریف نمیخواد بی تعریف هم گله.

آدم خوبه! شنبه 20 بهمن 1386 ساعت 11:11

سلام
منم تبریک میگم تولد این بچه رو!
هر چند در اولین ساعات تولد این بچه بهش تبریک گفته بودم.
آره این بچه هم یکی از دوستای نازنین منه مثل نویسنده ( زریر ).
امیدوارم خدا هم زریر رو هم این بچه رو به خودش برسونه.
هر چی هم تو دلش هست به این بچه بده. (;

سجاد جمعه 19 بهمن 1386 ساعت 14:57 http://www.mixa2007.blogfa.com

سلام
انشااله تولدش مبارک باشه.
روز تولد من هم اول فروردینه حتما یه مطلب برام بنویس.

علی اکبر جمعه 19 بهمن 1386 ساعت 04:17 http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
تبریک من رو هم پذیرا باش.
این دوست کوچیک با اون دل بزرگش انگار خیلی برات عزیزه..
ان شاالله ۱۰۰ سال زنده باشه.
موفق باشی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 18 بهمن 1386 ساعت 13:09 http://dativ.blogfa.com

همیشه آغاز ساده تر بود به دنبال نا شناخته ای می روی که شاید بیشتر یک کنج کاوی باشد اما در پایان از چیزی که به شناختش رسیده ای میروی
هر چند پایان سر آغازی دیگر است

زنگنه پنج‌شنبه 18 بهمن 1386 ساعت 12:36 http://www.zangeneh.blogsky.com/

سلام
آره منم موافقم... این Error ما واقعا گله

یه همکلاسی قدیمی پنج‌شنبه 18 بهمن 1386 ساعت 12:33

خیلی قشنگ می نویسی
خیلی احساس داری
خیلی باحالی
همیشه بنویس
هر چند که از لابه لای جملاتت خیلی از خاطره هات رو می شه خوند ولی بازم بنویس

Error چهارشنبه 17 بهمن 1386 ساعت 22:52

vowww merc
vali bavar kon aslan arzeshe in hame tarifo nadashtam
1 gofte gooye koochooloo ham lazeme ba ham
dashte bashim!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.